معجزه، كار خارقالعادهاي است كه مدعي نبوت آن را براي اثبات ارتباط خود با خداي جهان، انجام ميدهد و همه مردم را براي مقابله و معارضه دعوت مينمايد؛ چرا كه ديگران از انجام آن عاجزند. ر.ك: الهيات و معارف اسلامي، استاد جعفر سبحاني، ص 195، نشر مؤسسه امام صادق. انجام چنين كاري اگر همراه با ادعاي نبوت نباشد، به آن كرامت ميگويند؛ همان، ص 199. چنانكه ائمه معصومين(ع) داراي كراماتي بودهاند كه گاهي اين نوع كرامات به معجزه تعبير شده است.ر.ك: كشف المراد، (شرح تجريد الاعتقاد خواجه نصيرالدين طوسي)، ترجمه ابوالحسن شعراني، ص 520 - 519 - 488، مقصد چهارم و پنجم، (نبوت و امامت) ، (انتشارات كتابفروشي اسلاميه تهران).
قرآن كريم، وقوع امر خارقالعاده و معجزه را تصديق كرده و بعضي از مصاديق آن را براي پيامبران پيشين اثبات نموده است، مانند داستان اژدها شدن عصاي حضرت موسي و بلعيدن سحر ساحران، داستان يد بيضا، سوره اعراف، آيه 117 - 107.خون شدن آشاميدنيها و تسلط وزغ و بيماري بر قوم فرعون، سوره نمل، آيه 12؛ سوره اعراف، آيه 33؛ سوره اسرا، آيه 101. سخن گفتن حضرت عيسي(ع) در گهواره و شفا دادن افراد كور و معالجه بيماران مبتلا به مرض و زنده كردن مردگان.سوره بقره، آيه 23؛ سوره مائده، آيه 11.
درباره اوليا و اوصياي الهي كرامات و امور خارقالعادهاي در روايات و تاريخ آمده است كه از مجموع آنها ميتوان اثبات كرد ائمه اطهار(ع) ميتوانند به هنگام ضرورت امور خارقالعادهاي انجام دهند؛ البته بايد توجه نمود كه معجزات آنها هرگز با ادعاي نبوت همراه نبوده، بلكه با انگيزههاي ديگري بوده است.
كتابهايي مانند عيون المعجزات، بحارالانوار، اثبات الهداة، اصول كافي، مدينة المعاجز، مناقب ابن شهرآشوب، اثبات الوصيه مسعودي، شرح نهجالبلاغه ابن ابي الحديد، دلايل الامامه طبري و... به تفصيل بسياري از اين كرامات را نقل كردهاند كه براي اطلاع بيشتر ميتوان به آنها رجوع كرد.
شكي نيست كه از حضرت اميرالمؤمنين(ع) كرامات و معجزههاي فراواني شده است. يكي از كرامات ويژه آن حضرت، «ردالشمس» كه دو مرتبه براي آن حضرت اتفاق افتاده است: يكي در زمان پيغمبر(ص) و ديگري پس از آن حضرت.
شرح رويداد نخست، به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبداللَّه انصاري، ابو سعيد خدري و عدهاي ديگر چنين است: روزي علي(ع) در منزل پيغمبر اكرم(ص) حضور داشتند كه ناگهان جبرييل براي ابلاغ وحي الهي فرود آمد. رسول خدا(ص) سر مبارك خود را روي پاي علي(ع) گذارد و سربرنداشت تا هنگامي كه آفتاب غروب كرد. علي(ع) كه نماز عصر را نگذارده بود، بياندازه پريشان شد؛ زيرا نميتوانست سر پيامبر را از روي زانوي خود بردارد و نه ميتوانست نماز را به طور معمول به جا آورد. حضرت علي(ع) چارهاي نداشت جز اين كه هم چنان كه نشسته است، نماز بخواند. ركوع و سجود را با اشاره به جا آورد. پيامبر اكرم(ص) پس از آن كه از آن حالت روحاني خارج شد، به علي(ع) فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ عرض كرد: چارهاي جز اين نداشتم؛ زيرا حالت وحيي كه براي شما پيش آمده بود، مرا از انجام وظيفه بازداشت.
رسول خدا(ص) فرمود: اينك از خدا بخواه تا خورشيد را به جاي اول برگرداند تا نمازت را در اول وقتش به جاي آوري. خداوند دعاي تو را مستجاب ميكند؛ چرا كه از خدا و رسول او اطاعت كردهاي. علي(ع) دعا فرمود و دعاي او مستجاب شد و خورشيد به محلي بازگشت كه امكان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آن گاه غروب كرد.
واقعه دوم ردالشمس، پس از رحلت پيامبر(ص)، هنگامي واقع شد كه حضرت علي(ع) در بابل حضور داشت و ميخواست از فرات عبور كند. در اين هنگام، وقت نماز عصر فرا رسيد و آن حضرت بلافاصله به همراه گروهي از اصحاب خود نماز عصر را به جماعت خواند، ولي از آن جا كه بسياري از ياران حضرت مشغول عبور دادن مركبها و توشه خود از رود فرات بودند، نماز عصرشان قضا شد و از خواندن نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند.
اصحاب در اين خصوص با آن حضرت گفتگو كردند. حضرت علي(ع) كه اصحاب خود را آن گونه نگران ديد، از خداوند متعال درخواست كرد تا خورشيد را به محل پيشين خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند خداوند متعال دعاي او را اجابت كرد و خورشيد را در افق وقت عصر ظاهر گردانيد، آن هنگام كه مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشيد غروب كرد.ارشاد، شيخ مفيد، ج 1، ص 345 - 347، (نشردارالمفيد)؛ مدينة المعاجز، سيدهاشم بحراني، ج 1، ص 194 - 205، ح 115، (نشر مؤسسة المعارف الاسلامية).
قضيه ردالشمس ممكن است براي برخي قابل هضم نباشد و بگويند چگونه ممكن است اين كره عظيم آسماني از مسير گردش خود برگردد و...؛ اما بايد توجه داشته باشيم كه اين مسأله به صورت كرامت و اعجاز انجام گرفته است و روايات فراواني در كتب اسلامي درباره وقوع چنين اعجازي نقل شده است كه در حد شهرت ميباشد. ر.ك: الغدير، علامه اميني، ج 3، ص 141 - 126، ش 11، (دارالكتب العربي، بيروت). معجزات ديگري نيز از حضرت علي(ع) نقل شده است؛ مانند زنده كردن مردگان، شفا دادن بيماران، خبر دادن از غيب، سخن گفتن با حيوانات، و... كه در اين مقام مجال بيان آنها نيست.ر.ك: عيون المجزات، حسين بن عبدالوهاب، ص 4 - 6، (المطبعة الحيدريه، نجف)؛ مدينة المعاجز، سيدهاشم بحراني، ج 1، ص 45 - 549؛؛ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 41، ص 166 - 191، (ابواب معجزات باب 109)، (مؤسسة الوفا، بيروت).
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی،
سوالات و شبهات،
مسائل در مورد امام علی (علیه السلام)،
،
:: برچسبها:
معجزه,
امام علی,
ردالشمس ,