چرا انسان‌ها مي‌ميرمند؟

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::مراسم های مسجد ثارالله
::شهدای مسجد ثارالله
::مذهبی
::سیاسی
::احادیث
::معصومین
::احکام
::قرآن
::فضیلت و خواص سوره های قرآن
::تفسیر قرآن
::صدا
::دعای روزهای هفته
::دانلود
::دانلود نرم افزار مذهبی
::دانلود فایل های پی دی اف مذهبی
::احکام شرعي نماز
::خداشناسی و راه های آن
::سوالات و شبهات
::انقلاب ایران
::زندگینامه امامان
::زندگينامه علماء
::جــنــگ نــــرم
::دعای هر روز ماه مبارک رمضان
::مسائل در مورد امام علی (علیه السلام)


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: میثم حیدری و امیرحسین زینلی
:: حامــد نجــفی
:: امیررضا صالح پور
:: امیر حسین نزهتی

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


چرا انسان‌ها مي‌ميرمند؟

سؤال مطرح شده دربارة علت مرگ انسان‌ها است. براي اينكه به اين سؤال پاسخ دهيم ابتدا لازم است مرگ را تعريف كنيم تا ماهيت آن را بشناسيم و سپس به علت وقوع آن بپردازيم. در اين باره استاد شهيد مرتضي مطهري(ره) مي‌فرمايد:
« ماهيت مرگ، مرگ چيست؟ آيا مرگ نيستي و نابودي و فنا و انهدام است يا تحول و تطور و انتقال از جايي به جايي و از جهاني به جهاني؟ قرآن در اين مورد كلمه «توفي» را به كار برده و مرگ را توفّي خوانده است. «توفي» و «استيفاء»‌ هر دو از يك ماده‌اند: «وفا» هر گاه كسي چيزي را به كمال و تمام و بدون كم و كسر دريافت كند و به اصطلاح آن را استيفاء كند،‌در زبان عربي كلمه توفي را به كار مي‌برند. «توفّيت المال» يعني مال را بدون كم و كسر دريافت كردم. در چهارده آيه از قرآن كريم اين تعبير در مورد مرگ آمده است. از همة‌ آنها چنين استنباط مي‌شود كه مرگ از نظر قرآن تحويل گرفتن است. يعني انسان در همين مرگ، به تمام شخصيت و واقعيتش در تحويل مأموران الهي قرار مي‌گيرد و آنان انسان را دريافت مي‌كنند. از اين تعبير قرآن مطالب زير استنباط مي‌شود:
الف) مرگ نيستي و نابودي و فنا نيست،‌انتقال از عالمي به عالم ديگر و از نشئه‌اي به نشئة ديگر است و حيات انساني به گونه‌اي ديگر ادامه مي‌يابد.
ب) آنچه شخصيت واقعي انسان را تشكيل مي‌دهد و «من» واقعي او محسوب مي‌شود، بدن و جهازات بدني و هر آنچه كه از توابع بدن به شمار مي‌رود نيست،‌زيرا بدن و جهازات بدني و توابع آن به جايي تحويل نمي‌شوند و در همين جهان تدريجاً منهدم مي‌گردند. آن چيزي كه شخصيت واقعي ما را تشكيل مي‌دهد و «من» واقعي ما محسوب مي‌شود. همان است كه در قرآن از آن به «نفس» و احياناً به «روح»‌تعبير شده است.
ج) روح يا نفس انسان كه ملاك شخصيت واقعي انسان است و جاودانگي انسان به واسطة جاودانگي اوست از نظر مقام و مرتبة وجودي در افقي مافوق ماده و ماديات قرار گرفته است...»[1]
خلاصه اينكه مرگ نابودي نيست بلكه جدا شدن روح از جسم مادي و انتقال به عالمي از جنس خود اوست. اما فلاسفه از سؤال دربارة فلسفه و علت مرگ، جواب هايي داده‌اند كه به آن اشاره مي‌شود:
1 . اگر افراد و اشخاصي در اين دنيا ناميرا و جاودانه باشند، ماده‌اي كه ابدان از آن ها ساخته مي‌شود، تمام شده و افراد بعدي نمي‌توانند موجود شوند،‌و اگر هم موجود شوند جايي براي زيست و خوراكي براي تغذيه نخواهند داشت. از طرفي موجود نشدن افراد بعدي با حكمت الهي منافات دارد، زيرا وجود گذشتگان بر آيندگان ترجيحي ندارد. پس مرگ سابقين براي فراهم شدن شرايط مساعد بر ايجاد لاحقين ضرورت دارد. نكتة‌ ديگري كه در اينجا قابل ذكر است در مورد محدوديت‌ ماده است،‌همانطور كه دانشمندان علوم طبيعي مي‌گويند: قوة غاذيه از آن جهت كه قوة مادي و جسماني است، قادر به انجام افعال نامتناهي نيست. از اين رو فعاليت او محدود بوده، سرانجام پايان مي‌پذيرد. پس ماده از جهت محدوده بودنش نمي‌تواند هميشه با نفس و روح انسان باقي بماند و بالاخره يك روز از كار افتاده و تمام خواهد شد. و چاره‌اي نيست بجز خارج شدن از اين لباس و پوشيدن لباس جديد.
2 . اگر مرگ ضروري نباشد، حال پرهيزكاران بدتر از حال كافران و مشركان خواهد بود زيرا ايشان از لذات دنيا دست كشيده‌اند، بي‌آنكه هيچ پاداشي را نصيب ببرند.
3 . اگر مرگ ضروري نباشد، ظلم ظالمان استمرار مي‌يابد و مظلوم هرگز به حق خود نمي‌رسد.[2]
البته اين جواب‌ها مورد اشكالاتي واقع شده است كه به آنها نمي‌پردازيم و به جواب صدرالمتألهين مي‌پردازيم كه قابل تأمل و توجه است. بيان سادة كلام ايشان اين است:
موجودات غير از خداوند متعال بر دو قسم‌اند، يا مادي هستند كه با حواس مادي قابل درك مي‌باشند و يا مجرد هستند كه با حواس مادي قابل درك نمي‌باشند مانند ملائكه، روح و ... دربارة موجودات مجرد بحث ضرورت مرگ مطرح نيست. چون آنها حركت و تغييري ندارند و حركت و تغيّر مختص موجودات مادي است. موجودات‌ مادي همواره در حال حركت هستند و بديهي است كه براي هر حركتي،‌ مقصدي لازم است. كه با رسيدن به آن مقصد، حركت پايان مي‌پذيرد. انسان هم كه جزيي از عالم طبيعت است حركتي دارد كه با رسيدن به غايت و پايان آن مرگ او فرا مي‌رسد.تبيين اين حركت از اين قرار است كه انسان از همان ابتداي حدوث و به دنيا آمدن داراي استعدادهاي بالقوه عقلي و ذاتي است،‌ و همواره اين استعدادها در حال رشد و انسان‌ در حال تغيير و تحول است. وقتي كه انسان از نظر عقلي و روحي به منتهاي كمال لايق به او رسيده ديگر از اين بدن طبيعي بي‌نياز شده و به مرتبه‌اي مي‌رسد كه آمادگي پيدا مي‌كند تا به جهاني ديگر انتقال يابد. و با خلع بدن مادي به پايان سفر خود در دنيا رسيده و وارد عالم ديگري كه مقصد اوست مي‌شود.[3]
البته منتهاي كمال هر شخصي به سعادت يا شقاوت او است. يعني اگر از سعدا باشد، موت، رسيدن او به منتهي درجة شرافتي است كه به حسب استعداد وجودش لايق به او مي‌باشد و اگر از اشقيا است،‌رسيدن او به منتهي درجة خذلان است كه به حسب استعداد وجودش سزاوار او مي‌باشد.[4]
براي روشن شدن مطلب مي‌توان مرگ را به متولد شدن جنين از شكم مادر به اين دنيا، تشبيه كرد. «دوران زندگي جنين در رحم موقت است و زندگي انسان نيز در دنيا موقت. جنين با تولد از مادر،‌محيط محدود رحم را ترك مي‌گويد و به محيط وسيع دنيا قدم مي‌گذارد.‌جفتش را كه در رحم او بود از وي جدا مي‌كنند و به خاكش مي‌سپارند و خودش به زندگي ادامه مي‌دهد. انسان نيز با مردن از تنگناي دنيا بيرون مي‌آيد،‌ بدنش را كه در رحم دنيا به منزلة جفت اوست به قبر مي‌سپارند و در آن متلاشي مي‌گردد و روحش به عالم وسيع‌تر و عالي‌تري انتقال مي‌يابد. جنين در شكم مادر، براي زندگي دنيا ساخته مي‌شود و به اعضاء و جوارحي مجهّز مي‌گردد كه هر يك از آنها به نوبة خود براي ادارة زندگي و تأمين سعادت او در اين جهان،‌ضروري يا لااقل مفيد است. انسان نيز براي نيل به سعادت ابدي بايد در دنيا ساخته شود و به كمالات معنوي و مكارم اخلاق مجهز گردد تا بتواند در جهان بعد از مرگ،‌ به شايستگي ادامة حيات دهد و از فلاح و رستگاري اخروي برخوردار باشد.[5]
و نيز مي‌توان انسان و مرگ را به درخت و ميوه‌هاي آن تشبيه كرد؛ «عمر بسان ميوة شيرين و پرآب است كه پس از رسيدن، باغبان با كمال دقت آن را مي‌چيند و براي هدفي برتر آماده مي‌سازد. مردن بسان پرواز مرغي از قفس و پر كشيدن به جهاني برتر است. نه به منزلة نابود شدن مرغ و از قفس بيرون انداختن او توسط انسان.[6] قوانين عقلي نيز اين معني را تأييد مي‌كنند؛ زيرا معني ندارد از يك سو جهاني براي آزمايش آفريده شده باشد و از سوي ديگر ابدي و جاودان و ثابت بماند، يعني اصل امتحان،‌ هميشه براي هدف است،‌و هرگز خود آزمون هدف نخواهد بود؛ زيرا معقول نيست انساني براي ابد در سراي آزمون و در جلسة امتحان باقي باشد.[7]
جمع‌بندي و خلاصه مطالب ذكر شده اين است كه اولاً مرگ انتقال روح از اين عالم مادي به عالم ديگر است، ثانياً انسانها چون همواره در حال تكامل و حركت هستند، حركت آنها پاياني دارد و آن پايان وقتي است كه انسان به كمال خود رسيده است. ثالثاً: انسان وقتي به كمال مناسب خود رسيد از اين بدن مادي بي‌نياز مي‌شود و به عالم ديگري انتقال مي‌يابد. رابعاً: همانطور كه جنين وقتي به رشد واقعي خود رسيد. براي ادامة حيات بايد از رحم مادر به اين دنيا منتقل شود،‌انسان نيز براي ادامة حيات خود بايد از رحم دنيا به عالم بعد از مرگ منتقل ‌شود. خامساً: همانطور كه هنگام رسيدن ميوه‌هاي درخت،‌باغبان بايد آنها را چيده و در هدفي برتر مصرف كند، انسان نيز هنگامي كه به حد تكامل خود رسيد بايد از درخت دنيا انتقال يابد. سادساً: دنيا جلسة امتحان است و هميشه امتحان خود،‌هدف نيست بلكه هدف پاداش و آثار آن امتحان است. و معني ندارد كه انسان هميشه در جلسة امتحان بماند.
منابعي براي مطالعه بيشتر:
1 . معاد، محسن قرائتي.
2 . معاد، شهيد مطهري(ره).
3 . معاد، آيت الله مكارم شيرازي.
4 . تصويري از بهشت و جهنم، احمد حبيبيان.
5 . پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، ج 5 و 6.
6 . معاد در قرآن، آيت الله جوادي آملي.
سخن پاياني:
اَفحسبتم انّما خلقناكم عبثاً و انكم اِلَينا لاترجعونَ[8]
آيا پس گمان كرديد كه ما شما را بيهوده آفريديم و شما به سوي ما باز نمي‌گرديد؟!


[1] . مرتضي مطهري، زندگي جاويد يا حيات اخروي، ص 12 ـ 10.
[2] . امير ديواني،‌حيات جاودانه، ص 107، فخرالدين رازي، المباحث المشرقيه، ج 2، ص 264 ـ 261، صدرالدين شيرازي، الاسفار الاربعه، ج 8،‌ص 104.
[3] . امير ديواني، حيات جاودانه،‌ص 108،‌صدرالدين شيرازي‌الاسفار الاربعة،‌ج 8، ص 107 ـ‌105.
[4] . سيد عبدالحسين طيب، حكم الطيب، ج 3 ـ 1، ص 643.
[5] . محمدتقي فلسفي، گفتار فسلفي، معاد،‌ج 1، ص 49 ـ‌48.
[6] . عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي معاد در قرآن، ج 4، ص 183 ـ 182.
[7] . همان،‌ص 191.
[8] . مؤمنون،‌ 115.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: انسان,

نوشته شده توسط میثم حیدری و امیرحسین زینلی در دو شنبه 22 خرداد 1391


:: مراسم دهه اول فاطمیه (س) در مسجد ثارالله
:: حضور جناب آقای مرتضی نبوی به مناسبت ایام ا... دهه مبارک فجر/گزارش تصویری
:: فراخوان حضور در راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن
:: رهبر معظم انقلاب در دیدار با نیروی هوایی: توافق نکردن بهتر از توافق بد است/ضربه متقابل مردم در ۲۲ به
:: حضور جناب آقای بیژن نوباوه به مناسبت ایام ا... دهه مبارک فجر/گزارش تصویری
:: نمازگزاران مسجد ثارالله توهین نشریه شارلی ابدو به پیامبر اکرم (ص) را محکوم کردند / گزارش تصویری
:: عناوین گناهان کبیره چیست؟
:: حاضري از حرم امام روح الله تا جمكران مهدي فاطمه(س) پا به پاي من بيايي؟
:: کسانی که از رهبری زاویه گرفتند جا مانده و تباه شدند
:: دیدار مردم شریف قزوین با دکتر سعید جلیلی / گزارش تصویری
:: مراسم پرفیض دعای کمیل در مسجد ثارالله / گزارش تصویری
:: دیدار جلیلی با مردم قزوین؛ شنبه بعد از نماز مغرب و عشا ‌در مسجد امام خمینی (ره)
:: گزارش تصویری از سفر دکتر علی اکبر ولایتی به قزوین
:: درمان فوری مشکلات اقتصادی کشور در عرض ۱۰۰ روز/ تأسیس بیمه سلامت ایرانیان
:: ولایتی به مقام شامخ شهید بابایی ادای احترام کرد
:: اس ام اس های تبریک ولادت حضرت علی (علیه السلام) و روز پدر
:: ولادت حضرت عـلــی (علیه السلام) و روز پدر مبارک
:: از عرش به فرش
:: خدا ما را "کور" نیآفرید
:: مراقب راهش و آخرت خود باشید!





به وبلاگ مسجد ثارالله استان قزوین خوش آمدید.




:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: خرداد 1392
:: ارديبهشت 1392
:: فروردين 1392
:: بهمن 1391
:: دی 1391
:: آذر 1391
:: آبان 1391
:: مهر 1391
:: شهريور 1391
:: مرداد 1391
:: تير 1391
:: خرداد 1391
:: ارديبهشت 1391

آبر برچسب ها

فضیلت و خواص , مسجد ثارالله , ماه رمضان , تفسیر , کانون فرهنگی هنری امام موسی صدر , تفسیر المیزان , ماه مبارک رمضان , قرآن , مسجد ثارالله(علیه السلام) , امام زمان , نماز , امام موسی صدر , جنگ , جنگ نرم , حضرت مهدی(عج) ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by masjedsarallah
Design By : wWw.Theme-Designer.Com